خاطره ی باحال....

♥LOoOoOVE♥



یه بارم با دوستم رفته بودیم بیرون کثافت معلوم نبود با کدوم هویجی اس ام اس بازی میکرد سرش تو گوشی بود یهو گفت شارژژژژژژ شارژم تموم شد گفتم چه مرگته میریم میخریم حالا گف نه اضطراریه

خلاصه وضعیت فرس ماژورو اینا

دویید رفت تو یه مغازه من بیرون وایسادم
... مغازه دوتا در داشت
و ویترین وسط بود
رفت تو گفت ببخشید آقا شارژ ایرانسل دارید گفت نه

بعد از در اومد بیرون بدون اینکه نیگا کنه رفت از در بعدی تو سلام کرد گفت آقا شارژ ایرانسل دارید هنوز یارو جواب نداده بود که این گفت شما چه قدر قیافتون آشناسسس تو مغازه بغلی نبودید؟

منم که اصن داشتم کف خیابونو گاز میگرفتم دستشو گرفتم کشوندمش بیرون به مغازه دار گفتم شرمنده دوستم موجی مادرزاده

یارو گف خواهش میکنم :|
 

نظرات شما عزیزان:

امیر
ساعت22:33---3 مرداد 1392
هه هه هه هه



خیلی باحال بود...


پاسخ:خیلییییییییییییی .......... خوب اخه من نمیدونم چی جواب بدم؟؟؟!!!!


djmahdi
ساعت3:08---2 مرداد 1392
مرسی که بهم سر زده بودی دوباره منم اومدم بهت سر زدم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





تاريخ چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:,سـاعت 2:2 نويسنده roza
яima